نویسنده : حدیث
دیری نیست که طعم خوش بیدار شدن وژدانهای خفته در خواب غفلت ملتهای آزاده دنیا ، بخصوص جهان اسلام را چشیده ایم ... ولی متاسفانه در بسیاری از این انقلابهایی که به دنبال آزادیخواهی شکل گرفت ، نوعی انحراف از معیارهای اصلی و اساسی مورد ادعا ، دیده شده که به تبع آن شکل دلخواه ملت بیدار ، به دست نیامد ... از نمونه واقعی آن می توان به انقلاب مصر اشاره کرد که در همان روزهای ابتدایی از کنترل حقیقی مردم بیداری طلب خارج شد و امروز کار به جایی رسیده که محمد مرسی هم برای ما تداعی کننده اردوغان شده ... به آقای مرسی پیشنهاد می کنم به مرور روند عملیاتی رخدادهای امقلابهای منطقه ، بخصوص انقلاب مردمی مصر ، بپردازد تا به سرنوشتی شبیه حسنی مبارک دچار نگردد ... در این یادداشت به تفسیر و تحلیل وقایع پیش آمده و علل و چرایی رخدادهای ناگوار جاری در انقلابهای اسلامی اخیر ، می پردازیم ...
تعریف عمیق و بنیادی از بیداری اسلامی :
بازگشت و رویکرد نوین به اسلام و تلاش برای تحقق آرمانهای قرآن .
شاخصهای بیداری اسلامی :
1 - عدالتطلبی و ظلمستیزی .
2 - استقلالطلبی و سلطهستیزی .
3 - مطالبه حاکمیت ملی و استبدادستیزی .
4 - اسلامخواهی و طاغوتستیزی .
5 - ضدیت با آمریکا و اسرائیل و استکبارستیزی .
ماهیت بیداری اسلامی و پیشبینی روند آن :
1 - ماهیت بیداری اسلامی ؛ در این باره سه دیدگاه وجود دارد :
اول) توده مردم از دردها و رنجها دست به انقلاب زدند،
دوم) آمریکا احساس کرد دولتهای منطقه فاکتورهای بقاء را ندارند و لذا از ترس قیام مردمی ، دست به انقلاب رفرمی زد ،
سوم) انگیزه مردم این کشورها ، اسلامی است .
رهبر معظم انقلاب اسلامی نگاه سوم را برگزید ولی بعضی از مسئولین کشور نگاه دوم را دارند وغرب نگاه اول را مطرح میکند .
علل و عوامل شکلگیری تحولات : ( دیدگاهها )
1 ـ ناتوانی دولتها در انجام تکالیف اصلی خود و در برخی موارد منشا دخالت خارجی .
2 ـ تئوری توطئه ـ دیدگاه دفاع از حاکمیتهای کنونی .
3 ـ ارتباطات و فناوریهای نوین به همراه شدن جوانان ، روشنفکران و ... .
4 ـ تحقیر ملتهای عرب از جمله در قضیه فلسطین و هدف از قیام کسب شرافت و کرامت و بازیابی اقتدار پیشین این ملتها .
5 ـ فقر و عقبماندگی در جوامع عربی .
6 ـ بحران هویت و کرامت عمومی در جهان عرب و طلب جایگاه تاریخی ، تمدنی ، فرهنگی و جهاد خود .
7 ـ در ادامه جنبشهای کلاسیک است با این تفاوت که به سرعت زیاد ، تکیه بر نسل جوان ، خردجمعی و شعارهای مدنی به جای شعارهای ایدئولوژیک . ص43
شیوه های آمریکا برای آسیبرسانی به رکن مردمی انقلاب اسلامی :
1 ـ اختلافافکنی با بهرهگیری از تعصبات مذهبی و فرقهای ، تحریک قومیتها ، ترویج تکثرگرایی احزاب و ... .
2 ـ هجوم فرهنگی به باورها و ارزشهای دینی از طریق استحاله فرهنگی و ترویج فساد اخلاقی.
3 ـ انحراف در خواص و مدیران اسلامی ( شبه علمی و شهرت و منفعتطلبی ) .
4 ـ جنگ روانی دشمن ( ایجاد رعب و وحشت ) .
5 ـ ایجاد یاس و بدبینی نسبت به آینده نظام اسلامی .
6 ـ ایجاد توقعات کاذب و در نتیجه طلبکارشدن مردم از نظام .
7ـ تضعیف نهادهای مردمی ( جهاد ، کمیته ، سپاه ، بسیج و ... )
8 ـ اغتشاش و اختلال در امنیت ملی ( ناامنی ، آشوب ، هرج ومرج و ... )
9 ـ ضعف اطلاعرسانی و عدم پاسخگویی ( اطلاعرسانی از عملکرد نظام ) .
10 ـ تعطیل شدن نظارت عمومی بر دستگاههای مسئول و رفتار مدیران نظام .
11ـ ترویج روحیه تقلیدی ، انفعالی و خودباختگی در مردم .
12 ـ گسست فرهنگی نسلها ( نسل اول از نسل سوم ) .
پیامدهای منطقهای و بینالمللی بیداری اسلامی :
1 ـ نگاه به خارج به عنوان اولویت . چالش کشورهای عربی و جهان اسلام با غرب و نفوذ حضور چین ، روسیه و هند .
2 ـ تقویت مواضع فلسطینیان بر ضد صهیونیسم و تهدید بقای این رژیم .
3 ـ بازتعریف نقش و جایگاه جهان عرب در حاکمیتهای جدید .
4 ـ قومگرایی عرب ـ عجم و فرقهگرایی سنی ـ شیعه به عنوان چالش جدید سیاست خارجی ایران . انتقال بازی اسلام و غرب به درون اسلام .
5 ـ گرانشدن قیمت نفت در کوتاه مدت ، کمرنگ شدن پرونده هستهای ایران . افزایش نفوذ ایران در تحولات منطقهای در صورت مدیریت و فرصتسازی توسط ایران .
6 ـ تغییر ساختار لیبی از شرقی به غربی و احیاء نفوذ ایتالیا و فرانسه در لیبی .
7 ـ سه سناریو محتمل برای سوریه : سرکوب شدید معترضان و باقیماندن اسد ؛
کنارهگیری اسد در پی اعتراضات و حفظ حکومت بشار اسد در پی توافق رژیم صهیونیستی و عربستان درباره فاصلهگرفتن سوریه از جبهه مقاومت با غرب .
8 ـ پیروی تحولات از سه مدل : اصلاح پیشدستانه ( مراکش ، اردن ، الجزایر و عمان ) سرکوب قدرتمندانه (لیبی ، سوریه و بحرین ) و مدل میانه ( مصر و تونس ) . ص24
پیشبینی روند بیداری اسلامی :
1 - در مصر که پیروزی نصیب مردم شده ولی بر سر کسب قدرت بین عوامل مبارک و ارتش ، احزاب معارض ، عناصر منفرد(البرادعی و عمروموسی) ، اخوانالمسلمین ، الازهر و ثورهالشباب(جنبش جوانان) درگیری هست .
ثورهالشباب تفکرش اسلامی و ضداستعماری است . انقلاب مصر به بعضی از اهدافش میرسد ، ولی به حکومت اسلامی نمیرسد .
2 - بحرین اگر انقلاب را ادامه بدهد، بهترین وضعیت را دارد .
3 - در یمن حکومت ائتلافی انقلابی پیشبینی میشود .
4 - در تونس آشتی ملی بین طاغوت و انقلابیها ایجاد میشود .
تحولات خاورمیانه در یک نگاه :
تونس : 89/9/27، راهپیمایی سراسری و اشغال فضاهای عمومی منجر به خلع رئیس جمهور (بن علی ) ، انحلال پلیس سیاسی و حزب حاکم و ... و 223 نفر تلفات .تحولات در قالب انقلاب رخ داد .
لیبی : 89/10/23 ، راهپیمایی سراسری ، انقلاب مسلحانه ، اشغال شهرها و جنگ داخلی منجر به کسب کنترل تعدادی از شهرها توسط مخالفان ، تشکیل شورای ملی انتقالی و مداخله نظامی ناتو و در نتیجه هزاران کشته از طرفین و تداوم جنگ داخلی .
یمن : 89/10/28، راهپیمایی سراسری و شورش و در نتیجه خروج نمایندگان مجلس از حزب حاکم ، [فرار رئیس جمهور بعد از زخمی شدن به عربستان و ادامه در گیریها ] . حرکت در حد تغییرات دولتی رخ داد .
مصر : 89//11/5، راهپیماییهای سراسری ، تصرف فضاهای عمومی و حمله به ساختمانهای دولتی با پیامد خلع رئیس جمهور ( حسنی مبارک ) ، انقال قدرت به نیروهای نظامی ، تعلیق قانون اساسی ، انحلال مجلس و سازمان امنیت ... ، 846 نفر تلفات در نتیجه انقلاب مردم که ادامه دارد .
بحرین :89/11/29، راهپیمایی ، درگیری پلیس ضد شورش و شهروندان [ و دخالت نظامی عربستان در آن ] که منجر به استعفای دولت شد و حرکت ادامه دارد .
ملاحظه :
در الجزایر (89/10/7) اعتراضات گسترده ؛ لبنان (89/10/22) اعتراضات محدود ؛ اردن (89/10/22) راهپیماییهای اعتراضی؛ موریتانی ، سودان ، عمان و عربستان نیز اعتراضاتی شده است .
در سوریه از 89/11/6راهپیماییهای گسترده و درگیری مسلحانه رخ داده و 650 نفر تلفات داشته [ و دولت در مقابله دخالت خارجیها و حرکتهای مسلحانه مقاومت میکند.]
در جیبوتی ، عراق ، مراکش و کویت نیز اعتراضاتی به صورت محدود یا گسترده رخ داده است .
شباهتها و تفاوتهای انقلابهای مصر،تونس و لیبی :
1ـ اعتراضات در تونس از مناطق دورافتاده محروم آغاز شد و به پایتخت گسترش یافت در حالی که در مصر جوانان ساکن پایتخت و شهرهای بزرگ اعتراضات را آغاز کردند . در لیبی هم گروههای مسلح مخالفان در استانهای شرقی جرقه اعتراضات را زدند .
تونس باید با شکافهای طبقاتی مبارزه کند ؛ مصریها باید نهادهای حاکویتی را بازطراحی کنند و مردم لیبی پس از پیروزی باید آسیبهای ناشی از یک جنگ داخلی خونین را جبران کند .
2 ـ در تونس بن علی : بهترین نظام آموزشی جهان عرب ، طبقه متوسط گسترده و جنبشهای کارگریقوی و سازمانیافته ؛ محدودیتهای بسیار شدید آزادی بیان و احزاب سیاسی تلاش حاکمیت برای ترسیم تصویر مدرن ، فنسالار و میزبان گردشگران از کشور و فساد اقتصادی گسترده خاندان حاکم و بستگان آنها ( نه در نهادهای عمومی و دولتی ) .
لذا تونس بر خلاف مصر و لیبی ، نیازی به دگرگونی کامل تمام ساختار سیاسی و اجتماعی ندارد و ارتش هم نقش مستقیمی در تعیین مسیر آینده بازی نخواهد کرد.
اعتراضات در تونس ماهیتا کمتر برنامهریزی شده اند و جوانان عمدتا متولد ( دهه 1998) کمتر گرایش قوی اسلامگرایانه دارند . در مصر ارتش وجهه عمومی خوبی دارد و نقش پررنگی در اقتصاد بازی میکند . رشوهگیری در ساختار عمومی آن بسیار متداول است. بنابر این برای پایهریزی یک حاکمیت قانونی دمکراتیک ، رابطه مردم و پلیس باید بازتعریف شود که الآن محبوبیت چندانی در جامعه ندارد .
در لیبی بر خلاف انقلابهای نسبتا مسالمتآمیز مصر و تونس جنگ داخلی خونینی آغاز شده و گذار دمکراسی در آن تیره است لذا تامین امنیت و حاکمیت قانون و احیای اعتماد میان قبایل قبیلهها از مهمترین چالشهای آن است .
در ادامه محرکها و چالشهای پیش روی انقلابهای منطقه را بررسی خواهیم نمود ...
برای مطالعه ادامه یادداشت به اینجا مراجعه بفرمائید .